هوش تجاری (Business Iteligence) مجموعهای از مهارتها، فناوریها و سیستمهای کاربردی است که برای جمعآوری ، ذخیرهسازی ، تحلیل و ایجاد دسترسی کارآمد به منابع داده با هدف کمک به سازمانها برای رسیدن به تصمیم صحیح، مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل دادهها شامل طبقهبندی، آنالیزهای آماری، پیشبینیهای ریاضی، روند ها، تحلیلهای هوشمند مبتنی بر شبکههای عصبی و الگوریتمهای ژنتیک (در مدل های پیشرفته) میباشد. هوش تجاری (هوش کسب و کار) شما را برای تصمیمگیری در همهعوامل موثر بر سازمان یا شرکت توانمند میسازد.
ابزارهاییکه برای راهحلهای هوش تجاری در جهان وجود دارد، بر اساستکنولوژی مختلف از جمله OLAP (On-Line Analytical Processing) ساخته شدهاست. OLAPازمکعبهایی در مجموعهای با ابعاد کوچک که در داخل آن دادههایی انتخابشدهاند استفاده میکند، ارتباطات بین ابعاد از قبل تعریف شده و همه ابعاد ممکن از قبل محاسبه و پیشبینی شده است. هنگامی که یک مکعبایجاد میشود، یک واسط کاربری پیادهسازی میشود که کاربر بتواند با جوابهای داخل مکعب در تعامل باشد.
امروزه با اطمینان کامل میتوان ادعا کرد که استفاده از راهحل BI میتواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمانها متمایز نماید. این راهحل این امکان را به سازمانها میدهد تا با بکارگیری اطلاعات موجود از مزایای رقابتی و پیشرو بودن بهرهبرداری نمایند و درک بهتر تقاضاها و نیازمندیهای مشتریان و مدیریت ارتباط با آنان را میسر میسازد. این راهحل این امکان را به سازمان میدهد تا بتواند تغییرات مثبت یا منفی را مانیتور کنند. امروزه سازمانهای پیشتاز صحبت از ERP و CRM و.... نمیکنند، رویکرد سازمانها به سمت BI است. آنها به دنبال بهینه سازی فرآیندها از طریق ارزیابی و بهبود عملکرد خود و زیر مجموعه های وابسته به خود میباشند. امروزه افزایش کارایی عملکرد آنچه که سرمایهگذاری شده، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
متدولوژی هوش تجاری به استفاده از تکنولوژی برای جمع آوری و استفاده مؤثر از اطلاعات بمنظور گسترش ضرایب کارآئی مؤسسه اطلاق می شود. ایده هوش تجاری برای کارکنان ، شرکاء و عرضه کنندگان مؤسسات ، توانایی تحلیل و به اشتراک گذاردن اطلاعات با یکدیگر را به ارمغان می آورد . با استفاده از ریشه های هوش تجاری در پایگاه داده های اولیه و سیستمهای اطلاعاتی اجرائی ، یا بعبارتی بهتر با استفاده از پایگاه داده ، کاوش داده و ابزار پردازش تحلیلی پیوسته ، این ابزار به یک مجموعه قدرتمند از تکنولوژیهای سودمند برای انواع مختلف کاربر و نیازهای تحلیلی اطلاعات متفاوت تبدیل شده است . اجرای این متدولوژی در سازمانها جزء وظایف واحد تکنولوژی اطلاعات بوده و نیازمند تطابق با نیازمندیهای اختصاصی سازمان می باشد. اگر این روش بر مبنای پایه های درست و منطقی در داخل سازمان راه اندازی شود ، پس از اجرا ، اعمال تغییرات به راحتی و با کمترین هزینه انجام خواهد پذیرفت.